باز هم آمده ایم تا پرده سینما را کنار بزنیم و نمایشی را به تماشا بنشینیم که گویی دست اندر کارانش به زمان پهلوی بر می گردند. عمارت شاپوری، بنایِ متعلق به زمانِ پهلوی، همان مقصدی است که در مقاله پیش رو خود را بدان گره زده ایم. همین ابتدای امر عنوان کنیم آنچه ما عمارت شاپوری خطابش می کنیم برخی خانه شاپوری صدایش می زنند. فارغ از این که خانه شاپوری زیباتر است یا عمارت شاپوری حق مطلب را بهتر ادا می کند باید بگوییم، باز هم با مکانی طرفیم که به آثارِ ملی ایران معروف است.
خیابانِ انوری شیراز سکونتگاه این عمارت زیباست.
ابوالقاسم مهندسی با قلم خویش، وسواسانه در بازه ای 5 ساله (از سال 1310 تا 1315) به جانِ عمارت شاپوری افتاد تا کاری کند کارستان و اثری خلق کند شگفت. می دانید پس از قوم پهلوی، صاحب عمارت شاپوری چه کسی بود؟ تجارِ بزرگ شیراز که نامش عبدالصاحب شاپوری است، این عمارت تا سال ها مکانی بود برای زندگی خانواده شاپوری که اوایل دهه 70 خانواده شاپوری هم با این عمارت خداحافظی کردند و چنین شد که در سال 1378، عمارت شاپوری ارزانی میراث فرهنگی استان گردید و درب این عمارت بروی عموم گشوده شد. اگر همچون باغ دلگشا و باغ عفیف آباد، در عمارت شاپوری هم به دنبال مکانی هستید وسیع با چشم اندازی گسترده، باید بگوییم این طور نیست. این عمارت کوچک تر است هرچند در ادامه خواهید دید هیچ چیز از یگر جاذبه های گردشگری شیراز کم ندارد.
با این پیش زمینه، پنجره ای می گشاییم به روی علاقمندان به عمارت شاپوری شیراز و مقاله را با عنوان زیر، پیش می بریم:
معماری عمارت شاپوری، یک معماری آزاد
عمارت شاپوری، تلفیقی از معماری ایران اروپایی
ساختِ عمارت شاپوری در دو طبقه انجام شده، سبکش اما گویا از نوع قاجار است. علاقمندان به تاریخ، معماری عمارت شاپوری را یک معماری آزاد می خوانند. معماری آزاد را از بطنِ این جمله گلچین می کنیم و آن را به بحث می گذاریم.
احتمالا شما هم متوجه شده اید که باغ های ایرانی با بالکن و تراس بیگانه بوده اند، از میان جاذبه های گردشگری شیراز که تا به این جا با هم مرور کردیم کدام یک بالکن در چنته داشت و به تراس مزین بود؟ تنها باغِ دلگشا با ایوانی قیل و قال به راه انداخته بود که آن هم تفاوتش با تراس و بالکن از زمین است تا آسمان.
این ها را گفتیم تا بتوانیم بار دیگر قاطعانه ادعا کنیم معماری عمارت شاپوری، آزاد است و مستقل. گویا معمارِ این بنا (ابوالقاسم مهندسی) که در معماری دستی بر آتش داشته، جسورانه سنت شکنی می کند و فارغ از این که چه نوع معماری در ایران باب بوده، شروع می کند به هنرنمایی، بالکن رقم می زند و کارناوالی راه می اندازد از نقش و نگار های نو. خلاصه این که در بلبشویِ باغ های ایرانی انگار دلمان دل زده بود برای بنایی که به قلمی متفاوت آراسته باشد و چه خوب شد که ردش را در عمارت شاپوری یافتیم.
می خواهیم وارد عمارت شویم، همچون همیشه مستقیم پیش می رویم اما نگاهی به اطراف نوید می دهد مسیر اصلی از سویِ دیگری است. گویا چرخش 90 درجه ای لازم است تا به مسیر اصلی هدایت شویم. گفتیم بالکن همان برگه برنده ای است که معماری عمارت شاپوری شیراز را خاص و متفاوت ساخته. راه پله هم در این عمارت تزریق شده تا بار دیگر هم نظر شویم معماری عمارت شاپوری یک معماری آزاد است. به عقیده برخی ها معماری عمارت شاپوری از نوع ایرانی اروپایی است، گویا معمار این بنا مایل بوده دل هر دو طرف را به دست آورد. برای نیل به این هدف هم چنگی به معماری ایرانی زده و هم تقلیدی کرده از الگو های اروپایی. ستون های مدور، حوضِ پنج پر و کاشی کاری های چسبیده به سقفِ ایوان، همان نقاط عطفی هستند که نشان می دهند معمار گوشه چشمی به معماری ایرانی داشته و از باغ های ایرانی غافل نبوده.
عمارت شاپوری، مرکز سرو و چنار
بساط گل و بلبل این جا هم براه است
این جا شیراز است، بنابراین انتظارِ آسمانی صاف و درختانی سبز، انتظار بی جایی نیست. این جا شهرِ گل است و بلبل، دیار سرو است و چنار. عمارت شاپوری نیز همچون دیگر باغ های شیراز با چنار انس گرفته و با افرا خو. عمارت شاپوری با درخت انجیر گره خورده و با نخل های سر به فلک کشیده عجین شده، دست در دست شمعدانی انداخته و گل های رز را به آغوش کشانده. تلفیق صدایِ آبنما و آواز پرندگان، ترکیبِ عطرِ گل و نورپردازی ها، جان و روحمان را تازه می کند و حالمان را خوب.
خلاصه این که همه چیز فراهم است تا ساعت ها قدم زنان باغ شاپوری را متر کنیم و سِیر نماییم در دنیایی متفاوت.
تا یادمان نرفته بگوییم، عمارت شاپوری، کافی شاپ دارد و رستوران، می توانید خود را مهمان غذا های نابِ شیراز کنید و از این جنبه هم توپتان را گل نمایید. می توانید خود را روی نیمکت هایی که در جوارِ حوض پنج پر آرام گرفته اند، رها کنید و مهمان نوشیدنی های خوشمزه شوید.
از عمارت شاپوری تا حافظ و سعدی راهی نیست
عمارت شاپوری، همجوار ارگ کریم خان
وقتی کارتان با عمارت شاپوری تمام شد، آن زمان که گوشه به گوشه اش را از نظر گذراندید و جا به جایش را به تماشا نشستید، می توانید راهی حافظیه شوید و تفألی بزنید به حافظ. می شود راه منتهی به سعدیه را در پیش گرفت یا حتی سر زد به ارگ کریم خان زند. عمارت شاپوری فاصله کمی دارد با خیابان زند، شنیدن نام این خیابان کافی است تا بدانیم می توان با یک تیر ده ها نشان زد؛ به بهانه ملاقات عمارت شاپوری، خود را به دلِ مسجد نصیرالملک کشاند یا سر از بازار زند در آورد.
اگر این بار با شنیدن نام عمارت شاپوری، تصاویری در ذهنتان مرور شد و اطلاعاتی در خاطرتان برجسته گردید، این یعنی ما حق مطلب را ادا کرده ایم.